تکراری

حرف های ناگفته

تکراری

حرف های ناگفته

آی!


فریاد
در باد
سایه‌ی سروی به جای می‌گذارد.

]بگذارید در این کشتزار
گریه کنم. [

در این جهان همه چیزی در هم شکسته
به جز خاموشی هیچ باقی نمانده است.

]بگذارید در این کشتزار
گریه کنم. [

افق بی‌روشنایی را
جرقه‌ها به دندان گزیده است.

]به شما گفتم، بگذارید
   
در این کشتزار گریه کنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد