امروز نرفتم سازمان امروز اومدم روزنامه ولی دیروز موقع اومدن همه جا یه طوری بود فضای شهر غمگین بود دیروز احساس کردم خیلی چیزها را که در مسیرم بوده من بهش دقت نکرده بودم وبی تفاوت از کارش گذشتم دیدنی بود شاید قابل تامل .دیروز تلخ مزه بودو گس .هوا خیلی سرد شده بود ودستانم یخ بسته.سینما را دیدم وگالری نقاشی وتعمیر گاه ولباس فروشی که پای من به ان باز نشده بود همه را دیدم وگذشتم در مسیر به همه چیز فکر کردم الا جایی که همیشه ارزویش را داشتم وحالا با شکوه به ان وارد شده بودم اما دلم ساز دیگری میزد ودر شوری دیگر به سر می برد .نمدانمش چه خواهد کرد این دل هرزه گرد من.
سلام
حساسیتهای انسانی ات