تکراری

حرف های ناگفته

تکراری

حرف های ناگفته

غرق

حالم خوب نیست دلم درد می کند وضربان قلبم تا بی نهایت میرود بی آنکه امیدی به بازگشتش باشد تمام شد این حس بدی است بارها تجربه اش کرده ام بارها دلم از این مسله شکسته است بارها خواسته ام که کاش می شد که زمان به عقب باز گردد ومن دیگر تکرار نکنم آنچه را اشتباه می دانستمش .من غمگینم می دانم روزی فراموش می کنم اما حالا را چه باید کرد دوستی می گفت که همیشه من قضایا را بزرگتر آنچه که هست برای خودم می کنم .....اما نه من سخت غمگینم ودر اندوهی که مرا در بر گرفته شاید برای همیشه غرق شوم .
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد