تکراری

حرف های ناگفته

تکراری

حرف های ناگفته

وداع

 

قد کشیده ام
و از تنهائى خودم بزرگتر شده ام
امشب باید بروم
تمام سفرها از خداحافظی شروع مى شوند
و من مسافرم
هیچکس مثل من پرده ها را کنار نمی زند
هیچکس مثل من کفش هایش را رو به ماه جفت نمی کند
من چیزهائی دیده ام
که فقط با مرگ فراموش می شوند
اینجا روى زمین
همسایگان کوتوله ای داشتم
که فکر تسخیر فضا دیوانه شان کرد
و دوستانی سنگدل
که جانب وزیدن بادها را از دست دادند
می خواهم برگردم
به خواب نردبام هائی
که از روی شانه هایشان،
برای ستارگان خدا دست تکان می دادیم
آنجا پشت دیوارهای بلند زمان
دلم برای کسی تنگ نمی شود.


نظرات 2 + ارسال نظر
الناز دوشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 07:09 ب.ظ http://www.sarzamine-yakhi.blogsky.com

سلام قشنگ مینویسی به منم سر بزن موفق باشی

علی دوشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 07:24 ب.ظ http://roozebaad.blogsky.com

سلام
زیبا بود
خیلی زیبا
موفق باشی و همیشه خندان
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد