روزهای پایانی است وما مثل همیشه دغدغه حقوقهامان را داریم قسمت جالب قضیه این است که روزنامه نگاریم ودایم از دموکراسی حرف می زنیم واحقاق حقوق .اما متاسفانه در محل کارمان جرات اعتراض را از ترس از دست دادن کار نداریم حالم از این همه حقارت بهم می خورد یکی آنقدر دارد ویکی در اسفند حسرت مخورد به جای قندوشیرینی....من که هیچی من که نه اما اوکه همه امیدش به این چندرغاز است چه کند عدالت مروت مردانگی مثل دایناسورهادر حال انقراض است.