تکراری

حرف های ناگفته

تکراری

حرف های ناگفته

میلاد

گریستم تا چه اندازه نمی دانم

گویا از آمدن راضی نبودم

وملول از آنکه مرا برای آمدن به حساب نیاورده اند

 آمدم بی آنکه بدانم ویا اینکه بخواهم

ولی کنون که هستم

می مانم  می روم  

وتلاش می کنم که خوب باشم

 

نظرات 2 + ارسال نظر
روح الله دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:52 ب.ظ http://rouhollah.persianblog.ir

هستم پس زندگی جریان دارد...

اینجا میتونه یه خونه باشه جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:00 ب.ظ http://bluetooth-version.blogfa.com/

بهترین نمه را سر ده
باید برای بودن ها جشنی بر پا کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد