.
کسی از فاصله ای نزدیک به شقیقه هایم شلیک کرد
خوب شد
و افکارم پریشان شد ... زخمی بر شقیقه ام لبخند میزند ... بغض واژه ها جاری است ... و تو کتاب درد هایم را یک نفس می خوانی ! سلام ممنون از لطف کلام موجز و زیبایتان . واقعا لذت بردم .
نمی ری یه وقتتتتتتتتتتتت
خوب شد
و افکارم پریشان شد ...
زخمی بر شقیقه ام لبخند میزند ...
بغض واژه ها جاری است ...
و تو کتاب درد هایم را یک نفس می خوانی !
سلام
ممنون از لطف کلام موجز و زیبایتان .
واقعا لذت بردم .
نمی ری یه وقتتتتتتتتتتتت